به گزارش مشرق، «جواد غیاثی» در یادداشت روزنامه «خراسان» نوشت:
پیشنهاد دولت در لایحه بودجه ۹۷ برای افزایش یک باره ۵۰ درصدی قیمت بنزین، انتقادات بسیاری را برانگیخته است؛ از مردم تا کارشناسان و نمایندگان مجلس. به تازگی رئیس مجلس هم به این جمع اضافه شده و پرش قیمت بنزین را اصلا به صلاح ندانسته است.
همزمان با انتقادات، پیشنهادهای بسیاری هم مطرح شده است که برخی کارشناسان معتقدند بهترین آن دونرخی شدن بنزین است. طی روزهای گذشته و مخصوصا با طرح موضوع دونرخی شدن بنزین توسط رئیس مجلس، این گمانه در حال تقویت شدن بود که طبق معمول با تکذیب قوی سخنگوی دولت مواجه شد.
اما، باز هم خبری از علت مخالفت یا ارجاع به مطالعه یا سندی پشتیبان نیست. نوبخت فقط گفت: چنین موضوعی اصلا صحت ندارد که دولت به دنبال دو نرخی کردن یا سهمیه بندی بنزین باشد و تمامی این موارد گمانه زنی است. اگرچه نوبخت، موضوع را کاملا منتفی ندانسته است اما با توجه به مخالفت متعصبانه وزیر نفت و برخی دیگر در دولت با بنزین دونرخی در سال های گذشته، به نظر می رسد، تکذیب فوری موضوع، باید به معنی منتفی شدن آن تلقی شود، مگر این که مجلس به صراحت دولت را ملزم به این کار کند.
مزایای دونرخی شدن بنزین
اگرچه دونرخی بودن یک کالا، به طور عمومی، مشکلات و هزینه هایی ایجاد می کند اما مزایای بسیاری دارد که قبلا به مناسبت های مختلف از سوی نگارنده، نهادهای پژوهشی و کارشناسان تشریح شده است. این مزایا که به طور عمومی بر هزینه ها می چربند در شرایط فعلی بسیار برجسته تر هستند. این مزایا به طور خلاصه عبارتند از:
۱ - کاهش فشار بر اقشار مردم؛ رشد ۵۰ درصدی قیمت برای بسیاری از اقشار متوسط و ضعیف فشار مضاعف هزینه ای ایجاد می کند اما با قیمت گذاری پلکانی ( دو یا سه نرخی شدن) این فشار تا حد بسیاری تقلیل می یابد. مثلا می توان نرخ پایه را برای مصرف ۶۰ یا ۸۰ لیتر در ماه برای هر خودرو یا هر خانواده صاحب وسیله نقلیه، همان هزار تومان (یا نهایتا تا ۱۲۰۰ تومان) تعیین و برای مصرف بیشتر ۱۵۰۰ تومان یا به نرخ آزاد محاسبه کرد. در این حالت برای کسانی که مصرف متعارف دارند فشار هزینه ای به حداقل می رسد و بار هزینه ای بر دوش پرمصرف ها ( که عمدتا مرفهان هستند) خواهد افتاد.
۲ - کنترل موثر و مداوم مصرف و آلودگی: افزایش یکنواخت قیمت، صرفا به مدت کوتاهی باعث کنترل مصرف و آلودگی می شود اما پس از یک مدت کوتاه، با افزایش قیمت ها و تورم، دوباره قیمت های نسبی به حد قبل بر می گردد و عملا روند افزایش مصرف ادامه خواهد یافت. اما در حالت دونرخی، نرخ دوم، همیشه یک لنگر ذهنی ایجاد می کند و مصرف کننده به دلیل ترس از جریمه شدن به خاطر مصرف بیش از سهمیه، توجه جدی تری به الگوی مصرفش خواهد کرد.
۳ - تامین منابع: در این روش با در نظرگرفتن کشش مصرف و تعیین بهینه نرخ دوم (یا سوم در صورت لزوم) دولت می تواند منابع موردنیاز خود را تامین کند.
۴ - عدالت: بنزین هم اکنون و حتی با افزایش قیمت به ۱۵۰۰ تومان، در مجموع با یارانه حدود ۵۰ درصدی عرضه می شود. بنابراین دولت در شرایط فعلی به پرمصرف ها یارانه بیشتری می دهد. یعنی از منابع ملی(نفت) به جیب کسانی می ریزد که در یک خانواده چند خودرو دارند یا این که به سبب سبک زندگی نادرست، علاقه به تک سرنشینی دارند و مانند آن.
۵ - تطابق با تجربیات جهانی و منطق اقتصادی: قیمت گذاری پلکانی(IBT) روی کالاهایی که قیمت گذاری به این روش برای آن ها ممکن است (مثل آب و برق و گاز) یک روش متعارف جهانی است که همه مزایای فوق الذکر را دارد و یک ابزار برای کنترل اثرات خارجی (آلودگی) است. خوشبختانه در کشور ما با استقرار سامانه هوشمند سوخت، امکان این نوع قیمت گذاری درباره بنزین هم وجود دارد. اما استفاده نکردن از آن جای سوال جدی دارد. سوالی که هنوز به طور صریح پاسخ داده نشده است.
فقط یک خط توضیح بفرمایید، چرا؟
انتظار ما از دولت این است که برای تصمیم های خود، اگر گزارش تحلیلی و سند پشتیبان منتشر نمی کند، حداقل توضیح بدهد. مثلا توضیح بدهد که چرا در سال ۹۴ خلق الساعه تصمیم گرفته شد که بنزین تک نرخی شود؟ حالا هم که در اثر همان تصمیم اشتباه، روند مصرف به شدت فزاینده شده و آثار متعدد آن ملموس شده به یک باره یک تصمیم دیگر و بدون پشتوانه گرفته شده است. درباره گزینه های جایگزین و پیشنهادها هم توضیحی داده نمی شود. روش های ساده و متعارفی برای ارزیابی سناریوهای مختلف (افزایش یکنواخت ۱۰، ۲۰ یا ۵۰ درصدی، دونرخی یا سه نرخی شدن) وجود دارد که احتمالا در سازمان برنامه هم انجام شده است اما توضیحی درباره آن ارائه نمی شود.
سخن آخر و مقصود اصلی این نوشته، آن که، برای ایجاد همراهی و همیاری مردمی یک راه بیشتر وجود ندارد؛ صداقت، گفت وگو و تشریح صادقانه برنامه ها و علل تصمیمات، باعث اقناع نخبگان و عامه مردم خواهد شد و نتیجه این فرایند اعتماد و همراهی است. اما وقتی تصمیمات در فضایی مبهم گرفته می شود و در توجیه آن موضوعات بی ارتباط یا کم ارتباطی(مثل نیاز به اشتغال و لزوم تامین منابع از محل گرانی بنزین، یا وجود فساد در توجیه تک نرخی کردن بنزین) اعلام می شود، نمی توان انتظار همراهی حداکثری داشت.